برژوازی رانتی زمینه ساز رشد فقر در ایران

[ad_1]

فرارو- ساده ترین شاخصی که نشان دهنده افزایش شکاف طبقاتی و به تبع آن گسترش فقر در جامعه ایران است، ضریب جینی به شماره میرود، این ضرب در اوائل دهه 90، 36 بود، اما در پایان سال گذشته ضریب جینی به 41 افزایش یافته، نتیجه این شکاف طبقاتی. افزایش نیز نحیف در طبقه متوسط ​​در دهه 90 بوده است، از سویی این موضوع عواقب بسیار جبران ناپذیری دارد، زیرا در سطح متوسطی قرار دارد که می تواند اقتصاد یک کشور را به حرکت درآورد و هرچه این طبقه فربهتر باشد، آن کشور از جامعه پویا و زنده تر است، اما در سال های گذشته با کوچکتر شدن طبقه متوسط ​​ایران، طبقه فقیر و ضعیف جامعه روز به روز بزرگتر شده است.

به گزارش فرارو، به اعتقاد تحلیلگران اقتصادی، ادامه این وضعیت، مشکلات موجود در کشور را افزایش می دهد و فقیرتر شدن جامعه در ایران را روز به روز به صورت فزاینده تری با افزایش می دهد. اینین اسو

نظام بانکی به عنوان اولین نظام در این رابطه به نفع ثروتمندان کار می کند، با توجه به اینکه میزان بهره واقعی در ایران در حال حاضر منفی 25 درصد است، بسیاری از افراد ذینفوذ و ثروتمند جامعه که به بانکی دسترسی دارند، با توجه به اینکه وسائق و ض ا بنابراین بسیاری از موضوعات مهم بانکی عملا از جامعه داده می شود، یکی از کارکردهای نظام بانکی باز توزیع ثروت است که می تواند شکاف را طبقاتی کند، اما عملا این موضوع در ایران کارکرد ندارد و برعکس شکاف طبقاتی را تشدید می کند.

در مورد دومین نظام باز توزیع یعنی نظام یارانهای نیز دقیقاً همین موضوع صدق می کند، با توجه به اینکه در کشورمان یارانه انرژی تولید می شود، افراد ثروتمند به دلایلی بیشتر که طبعا یارانه بیشتری نیز مصرف می کنند، می شود. بنابراین نظام یارانه‌ای نیز در ابتدا برای بازتوزیع ثروت و ایجاد عدالت

سومین بازپرداخت ثروت مالیاتی است، اصول نظام مالیاتی در سایر موارد برای این که ثروت به صورت عادلانه توزیع شود و هر کدام که درآمد بیشتری داشته باشد، بیشتر محاسبه می شود، اما به دلیل اینکه در کشور ما از پایه های مالیاتی از رقم مالیات بر دارایی برخوردار است. مالیات بر عایدی سرمایه، مالیات بر مجموع درآمد، مالیات تصدیقی در مصرف کالاهای لوکس، مالیات تصدیقی در مورد افزایش مصرف انرژی وجود ندارد، در عمل نمی توان از مالیات استانی برای بازپرداخت ثروت استفاده کرد.

بر این اساس، برای کم کردن فاصله ها بر اساس نظام در ایران باید این سه باز استفاده از عمل جراحی دردناک قرار گیرد، بنابراین تا زمانی که این وضعیت بازدارنده ثروت در سه نظام یاران ها باشد، شکاف طبقاتی به روز افزایش بدهی و بانکی وجود داشته باشد. .دا می‌کند و اقلیت ثروتمند از بیشتر منتفع می‌شوند و اکثریت جامعه نیز هر روز فقیرتر می‌شوند.

کمال اطهاری

هیچ الگوی توسعه مردم را فقیرتر کرده است
کمال اطهاری پژوهشگر توسعه در گفتگو با فرارو با اشاره به اینکه نقش دولت در ایران دارای خطا و کج کارکردی است، اظهار داشت: خطاها در طول زمان به این هم پیوسته و شدید یافته است که همه آنها هیچ الگوی توسعه در دهه های متمادی را نداشته اند، در دهه 60 الگوی جنگی خود بوده اند. را به اقتصاد تحمیل کرد، اما بعد از آن نیز در دوران سازندگی با یک اقتدار کاریکاتورگونه و خطای مطلق سیاست های آزادسازی اقتصادی و یا همان تعدیل ساختاری انجام شد، این در حالی است که این سیاست ها به هیچ عنوان از دانش اقتصادی وجود نداشت.

وی افزود: در این رابطه به عنوان مثال در دهه 70 تراکم یک “قانون فروشی” بود، تراکم یک منطقه راختند که این موضوع باعث شد که هرکس پول داشته باشد می تواند قانون را بخرد که این موضوع باعث قانون فروشی شود. و رانت زمین جای اقتصاد مولد را می گیرد و از همان زمان ایجاد شکل گیری شکاف طبقاتی بودیم که طی آن طبقه کارگر به نفع طبقه بورژوازی به کار گرفته شد، هر چند که این الگوگیری نیز بسیار ناقص و بدتر انجام شد، در صورتی که همین سیاست ها انجام شد. نئولیبرالی که در غرب اجرا شده دارای حساب، کتاب و اصولی بوده است.

اطهاری گفت: در ایران به مرور بودجه دولت را کم کردند که این موضوع منجر به نابودی سیاست های اجتماعی در ایران شد، این در حالی است که مانند کره و چین نیز چنین سیاست هایی را اجرا کردند، اما آنها سیاست های توسعه را متوقف نکردند، سویی از سیاست های تعلیمات ساختاری در برنامه چهارم توسعه کشور دنبال شد که باعث ایجاد فقر بیشتر شد، اما در دولت احمدی نژاد عملاً نقش واقعی دولت توسعه بخش را دور انداختند.

این پژوهشگر توسعه اضافه کرد: نمود عینی این موضوع در سازمان برنامه و بودجه در دولت احمدینژاد و شعار آوردن پول نفت بر سفره مردم بود، در دهه پنجاه نیز با افزایش قیمت نفت ایران دچار بیماری هلندی شد که بر اساس آن با درآمد حاصل از آن یک موضوع اقتصادی که در نفت ایران بود، کالا در قبال عرضه شد و با توزیع ارزان این کالاها در میان مردم جلوی فقیرترشدن جامعه به جامعه تصمیم گیری گرفته شد، بدون اینکه در برابر آن تولید شود، تولید اقتصاد به تولید بپردازد، از اولین روز سال به تاخیر افتاده است.

وی ادامه داد: در زمان احمدی نژاد نیز بیماری هلندی که در زمان شاه به صورت تراژیک رخ داد، این بار به صورت کمدی به مرحله اجرا درآمد و دولت شروع به دادن صدقه به مردم کرد که این موضوع بخش مولد را زمینگیر کرد، همچنین اقتصاددانانی. که ار نمه شه

این پژوهشگر توسعه می دهد: سیاست های اجتماعی که در دولت خاتمی مانند طرح جامع مسکن به تصویب رسیده بود، در دولت احمدی نژاد به صورت کلی کنار گذاشته شد و طرحی مانند مسکن مهر جایگزین آن شد که بیش از 40 درصد از منابع و سرمایه های کشور را بلعید کرد. ، در ادامه نیز با اجرای این سیاستها سرمایهداری رانتی در دولت احمدینژاد شکل گرفت، از سویی این سیاستها به هیچ عنوان جنبه نئولیبرال نداشت، زیرا نئولیبرالیسم به ذات خود روح خبیث نیست، ولی نئولیبرالیسم به صورت مضحک و خطای مطلق در ایران به اجرا درآمد. ،ه از دل آن یک برژوازی رانتی به وجود آمد که از همان بیماری هلندی سرچشمه گرفته بود.

موضوع اقتصادی خود کشوران کرد: این بورژوازی رانتی با استفاده از طبقه، و ارتباط شیوه عملی انحصاری مازاد را تصاحب کرد که این در قالب فرار سرمایه از را نشان داد به طوری که در سال 90، 80 دلار میلیارد دلار فرار سرمایه در ایران به. ثبت شده است، از سویی فرار سرمایه همیشه در سالهای بحرانی و با تورم بالا بیشتر، این در حالی است که مجموعه ارزش افزوده صنعت در ایران بالغ بر 50 میلیارد دلار است و یا رانتی که در مستغلات وجود دارد به 50 میلیارد دلار میرسد. این وضعیت باعث شد که ۴۰ تا ۵۰ درصد اقتصاد ایران را اقتصاد در سایه شامل شود.

وی بیان کرد: در چنین دستگیری از فقرا اصل نیست که ما با مفهومی به نام عدالت به معنای نوین آن می‌شویم، جناح محافظه‌کار نیز به مقوله‌ای ضعیف نگاهی دارد که باید از فقرا دستگیری کند نه اینکه زمینه‌های توانمندسازی آنها را فراهم کند. ، این در حالیست که جناح اصلاح طلب نیز در طول این سالها که روز به روز ضعیفتر شده است، یک الگوی نازل و مبتذل از نلیبرالیسم است، از سوی دیگر تصمیماتی که مجلس فعلی نیز به شدت بر ضد الگوهای توسعه می رسد، در چنین مواردی است. شرایط باید به این نکته اشاره کرد که وضعیت ضعیف در ایران و گسترش روزافزون آن، یک دلیل عمده است و آن این بوده است که طی سالیان متمادی در ایران هیچ عنوان یک الگوی مناسب برای توسعه همه جانبه و حفظ سیاست های اجتماعی وجود ندارد.

[ad_2]

Yareli Estes

دانش آموخته مواد غذایی هاردکور. حلال مشکل لاعلاج متعصب الکل متخصص توییتر پیشرو پرشور اینترنت.

تماس با ما